دختری با کنجکاوی پرسید: ایها الناس عشق یعنی چه؟
دختری گفت :اولش رویا اخرش بازی است و بازیچه
مادرش گفت: عشق یعنی رنج
پدرش گفت: بچه ساکت باش. بی ادب! این به تو نیامده است
رهروی گفت: کوچه ای بن بست
در کلا س سخن معلم گفت : عین و شین است و قاف دیگر هیچ .
دلبری گفت: شوخی لوسی است
تاجری گفت: عشق کیلو چند؟
شاعری گفت: یک کمی احساس مثل احساس گل به پروانه
عاشقی گفت : خانمان سوز است
شیخ گفت : گناه بی بخشش
واعظی گفت واژه بی معناست .
دیگری گفت : از ان بپرهیزید طفل معصوم با خودش گفت : من فقط یک سوال پرسیدم!
|